از خونه که بیرون بیاییم کافیه کمی قدم بزنیم و با کمی کنجکاوی به حرف های مردم گوش دهیم: میدونی کی باید چی بخری؟ می دونی امروز چه اتفاقی افتاده؟ می دونی من از کجا شروع کردم تا موفق شدم؟ میدونی؟ میدونی؟ میدونی؟قاعدتا طرف مقابل منتظره تا همه این چیز هارو بدونه! سوار تاکسی یا توی مترو و اتوبوس دقت که می کنی می بینی مردم دارن به هم یاد می دن چیزهایی که بلدند!یکی میخواد به یه پیر مرد یاد بده چطوری از دستگاه عابر بانک پول بگیره.یکی داره به دیگری یاد می ده چطور می شه کارت مترو شارژ کرد.یکی داره یاد میده چطور میشه از اینجا به فلان خیابون رفت.یکی می خواد به بچش بگه چطور از خیابون رد بشه.سرتو که بر می گردونی یکی داره با داد و بی داد به دیگری یاد می ده که این طرز رانندگی نیست!خلاصه انگار یادگیری یه چیزی فطری در وجود همه ماست.انسان ها میل به یادگیری دارند و خوب به تبع اون میل به یاد دادن اون چیزی که بلدند.یادگیری واژه پیچیده ای نیست که فقط اونو سر کلاس درس پیدا کرد! یادگیری مفهوم وسیعی داره به اندازه تمام لحظه های زندگی. مثل همین الان که من تو اتاق کارم نشستم و دارم سعی می کنم بهتون یاد بدم که یادگیری چه واژه عمیقیه!
