GO AFTER THE MOON AND CATCH YOUR DREAM

فهرست مطالب

کدوم نوع مهاجرت برای من مناسبه؟

تحصیل کردگان بی مهارت

تیتر خبر این بود:

یک مقام مسئول در حوزه کار اعلام کرد:

۶۳ درصد تحصیلکردگان فاقد مهارت کارند

ابوالفضل فتح الهی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به آمار بالای فارغ‌التحصیلان بیکار در کشور، گفت:

یکی از دلایل بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی عدم تناسب میان رشته‌های دانشگاهی و نیاز بازار کار است.

متاسفانه تا چند سال گذشته برنامه‌های ۲۰ سال قبل را برای دانشجویان تدارک می‌دیدیم.

همین امر باعث شد تا نه تنها به اشتغال دانش آموختگان کمک نشود، بلکه به جمعیت بیکار کشور نیز افزوده شود.

وی ادامه داد: رشته‌هایی را که زمانی رغبتی در آن‌ها وجود داشت، ایجاد و تدریس کردیم و دانشجویان را به سمت این رشته‌ها سوق دادیم .

بدون آنکه این رشته‌ها سنخیتی با کار و تولید کشور داشته باشند.

و زمانی به خود آمدیم که دیدیم دانشجویانی تربیت کرده‌ایم که فاقد مهارت لازم برای ورود به بازار کار هستند.

نایب رییس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران با بیان اینکه ۶۳ درصد تحصیلکردگان فاقد مهارت کار هستند، تصریح کرد:

اگر بین مدارس و دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی پیوند و اتصال برقرار می‌کردیم، امروز رشته‌های تحصیلی و دانشگاهی با شرایط تولید و بازار کار

تناسب داشت و جلوی بیکاری گسترده تحصیلکردگان را می‌گرفت.

به گفته فتح‌الهی، هر سال به تعداد فارغ‌التحصیلان کشور اضافه می‌شود.

این در حالی است که بخش عمده‌ای از دانش‌آموختگان که از آن‌ها به عنوان کارجو نام برده می‌شود، به دلیل نبود تعادل بین عرضه و تقاضای بازار کار از دستیابی به شغل مناسب خود باز می‌مانند.
در حال حاضر بیکاری بزرگترین چالش اقتصاد کشور به شمار می‌رود.

بر اساس آمار مرکز آمار ایران، نزدیک به سه میلیون و ۳۰۰ هزار بیکار در کشور وجود دارد.

برنامه ششم توسعه دولت را مکلف کرده که سالانه بیش از ۹۰۰ هزار شغل ایجاد کند.

وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز مصمم است با اجرای طرح اشتغال فراگیر و کارورزی، بسیاری از کارجویان و فارغ التحصیلان بیکار را

ساماندهی کند.ود.
(منبع خبر: نشریه بازار کار –  19 ارديبهشت 1397 )

خبر رو خوندم و به فکر فرو رفتم، از اینکه می دیدم بالاخره مسئولین متوجه این موضوع شدند خوشحال بودم و از طرفی دیگه ناراحت، که چه هزینه هایی باید صرف جبران این بی مهارتی ها بشه. بچه هامون 12سال توی مدرسه ها درس می خونن و به طور میانگین 4  سال هم در دانشگاه بعد یه دفعه میان توی بازار و محیط کار و  متوجه میشن که هیچ مهارتی ندارند و هیچ تجربه ای ندارند. حالا هزینه های آموزشی که باید صرف جبران این خسارت بشه یه طرف، ما باید بتونیم به بار روانی و هزینه های روانی افراد هم توجه کنیم و بتونیم افراد رو به مسیر تعالی شون هدایت کنیم بازگردونیم. اینجاست که نقش سازمان ها بیشتر از پیش پررنگ می شه. اینجاست که همه باید دست به دست هم بدیم. اینجاست که هممون باید کمک کنیم که جامعه مون به سمت یه جامعه یادگیرنده حرکت بکنه…
و فراموش نکنیم که زندگی یادگیری همیشگیه

اشتراک گذاری این محتوا:

اشتراک:

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *